تو ذکر مرا بخوان...
روز از پس روز دانه به دانه تسبیح گرداندم...
به تسبیح می ماند زندگی این روزهایم...
نفسهایم را
خنده هایم را
لحظه هایم را
میشمارد...
.
میشمارد مرا زندگی...
.
.
تسبیح به سخن آی و این بار تو ذکر مرا بخوان...
آشکار کن آنچه به آتش کشید مرا که تو همدم دستان منی و گواهی که
من چه با درد نوشتم و او چه با لبخند به آتش کشید...
"سبح بحمده" بارالها...
من چشم فرو بستم بر این آتش ... به همین تسبیح قسم...!